باز هم از تبار آینه ها
دسته گل های ناب آمده است
جام هایی پر از شراب طهور
گل نگویم ، گلاب آمده است
آسمان را قرار در دل نیست
مکه در التهاب آمده است
در مدینه گلی ز گلزار
حضرت بوتراب آمده است
مکه دل ها دوباره روشن شد
نور ختمی مآب آمده است
در مدینه ستون فقه علی
کافران را جواب آمده است
در گشا ای رسول رحمت حق
یک گدا از تبار سلمانم
من گنه کرده ام قبول آقا
هرچه باشم ولی مسلمانم
حب و عشق علیست ای آقا
محور عشق و دین و ایمانم
قصه ی مرتضی و کیسه و شب
من یکی از همان یتیمانم
تا نفس دارم ای حبیب خدا
در این خانه ی تو می مانم
حق زهرا نگاه لطفی کن
هر چه باشد ولی مسلمانم
- چهارشنبه
- 26
- بهمن
- 1390
- ساعت
- 6:21
- نوشته شده توسط
- وحید محمدی
ارسال دیدگاه