هر شب گرفتار بلایی در خودم هستم
چشم انتظار کربلایی در خودم هستم
حال غریبی دارم و از داغ لبریزم
محتاج تغییر هوایی در خودم هستم
گاهی ابوسفیانی ام... گاهی یزیدی... گاه -
در جستجوی نینوایی در خودم هستم
روز و شبم ویران تر از ویرانه شام ست
هر شب عزادار عزایی در خودم هستم
حس غریبی دارم از خشکیدن لب ها
دنبال رد چشمه هایی در خودم هستم
هر شب گلویم را به زیر نیزه می گیرم
هر شب به دنبال منایی در خودم هستم
هر شب سرم را نیزه ای بر باد خواهد داد
من حامل خون خدایی در خودم هستم
شاعر : مریم سقلاطونی
- چهارشنبه
- 28
- اسفند
- 1392
- ساعت
- 5:35
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مریم سقلاطونی
ارسال دیدگاه