سالی گذشت و نوبت تحویل سالی ست
اما کنـار سفره هـا جای تو خالی ست
حتّـی میـان تنگ ، مـاهی بی قرارت
گویـا که او هم در پی راه وصـالی ست
بی تو بهـاری هم که می آید مجـاز است
روئیـدن برگ درختـان هم سئـوالی ست
دور از تـو موجـودات محکـوم به نقصنـد
این سیب سرخ هفت سین هم سیب کالی ست
سرسبـزی دشـت و سخـاوتمندی خـاک
از روز میعــاد شمـا تنهـا مثـالی ست
بایـد که از شـوق ظهـورت پـر در آورد
وقتی پریدن تا سمــا محتـاج بالی ست
دیگر دل من طـاقت هجــران نـدارد
طولش نده محبوب من، قلبم سفالی ست
در آینــه تقدیــر من را برمـلا کن
روزی من در سـال نو کرب و بـلا کن
شاعر : مصطفی هاشمی نسب
- چهارشنبه
- 6
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 7:12
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مصطفی هاشمی نسب
ارسال دیدگاه