هنوز در پی نام تو در به در آتش...
چه داغ شعله وری در گرفت در آتش
تویی که سوره ی کوثر که بانوی آبی
نمیشناسد دریا تو را مگر آتش؟
تویی که حضرت زهرا، تو که... نمی دانم
چگونه از تو چنین می کند گذر آتش
هنوز تازه شروع تو بود اگر این در...
هنوز تازه شروع تو بود اگر آتش...
شده ست هر کلمه روضه ای برای خودش
مدینه، فاطمه، دیوار، خانه، در، آتش
گذشت، با نگرانی رقیه می پرسد:
که باز عمّه چرا زل زده است بر آتش
شاعر : سید محمدرضا شرافت
- چهارشنبه
- 6
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 14:14
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محمدرضا شرافت
ارسال دیدگاه