• جمعه 2 آذر 03

 حمید رمی

غزل حضرت عباس(ع) -( اسير لحظه ي وصلم دگر ندارم تاب )

2044
2

 اسير لحظه ي وصلم دگر ندارم تاب
مرا به حق دو دست بريده ات درياب
كنار آب و لب تشنه و گلويي خشك
وفا هم از تو وفا ديد يا اخا الارباب
گره زدم نَفَسم را به نخل هاي بلند
من و هواي حرم، كربلا، دلي بي تاب
براي حنجر اصغر به گريه مي خوانم
به طفل خون خدا جرعه اي ندادند آب
رسيد مَقطَع شعرم دوباره مي گويم
اسير لحظه ي وصلم دگر ندارم تاب

شاعر : حمید رمی

  • چهارشنبه
  • 6
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران