با دل خون به خدا از تو عیادت کردم
مُردم و زنده شدم با تو که صحبت کردم
چقدر گریه کنم باز تبسم بکنی
من به لبخند پر از مهر تو عادت کردم
حرم چهرۀ خود را به علی روزی کن
دل من تنگ شده قصد زیارت کردم
چند روزیست که تو قصد شهادت داری
چند روزیست که من غسل شهادت کردم
راه رفتی و ولی زود نشستی بر خاک
می کشی پا به زمین خوب که دقت کردم
شاعر : مجید احدزاده
- شنبه
- 9
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 6:26
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مجید احدزاده
ارسال دیدگاه