"هر روز قدری از بدنت آب میشود"
با شدت زیاد تنت اب میشود
چشمت چه گود رفته همین چند روزه ای
از بس که پا به پای تنت آب میشود
دیدند کوچه ها که زمین میخورم تو هم...
دیدی چه طور هم سخنت آب میشود
این گوشه گیریِ پسرت مشکلی شده
از خاطرات بد حسنت آب میشود
وقتی حسین را تو در آغوش میکشی
از شرم خون پیرهنت آب میشود
با سینه ی شکسته نفس سخت میرسد
زینب از این نفس زدنت آب میشود
شاعر : حسن لطفی
- شنبه
- 9
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 13:2
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسن لطفی
ارسال دیدگاه