• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( وسط كوچه راهتان را بست )

3453
3

وسط كوچه راهتان را بست
از خدا هم حيا نكرد اصلاً
پاره كرد آن قَباله را ملعون
به همين اكتفا نكرد اصلاً
سرتان داد ميزد و ميگفت:
خون به چشم ِ ابوتراب كنم
هرچقَدر كينه از علي دارم
همه را با زنش حساب كنم
يكنفر لات هم نبود آنجا؟!
كه بگويد به زن نزن سيلي
با كفِ دست و پشتِ دستِ چپش
دو كشيده زد و شدي نيلي
ضربِ دستش چقَدر سنگين بود!
بر زمين گوشواره ات افتاد
صورتَت زير ِ هاله اي رفت و
ماهِ حيدر ستاره ات افتاد
 پيش چشم حسن چرا زدنت؟!
مجتبايت مگر غرور نداشت
غم ناموس را چكار كند؟!
كاش در كوچه او حضور نداشت
چادرت را تكاند و با گريه
زود از رويِ خاك جمعت كرد
تا به خانه عصاي دستت شد
مثل پروانه گشت و شمعت كرد...

شاعر : رضا قربانی

  • یکشنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران