مادرم گشته گرفتار تنش میلرزد
نیمه جانی شده بسیار تنش میلرزد
باز با بوسه در آغوش گرفته من را
اصلاً انگار نه انگار تنش میلرزد
همه ی سعی من این است نلرزد دستش
ولی افسوس به ناچار تنش میلرزد
دست به دیوار خودش راه رود آهسته
در کنار در و دیوار تنش میلرزد
رو به در بستر او را نگذارید دگر
میخورد چشم به مسمار تنش میلرزد
علتش چیست حسن اینکه تنت میلرزد؟
مادر هر دفعه و هر بار تنش میلرزد
شاعر : یاسین قاسمی
- یکشنبه
- 10
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 12:3
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
یاسین قاسمی
ارسال دیدگاه