ستاره شب بيمار خونه حيدر
نگو رسيده به آخر سه آيه كوثر
شدي شبيه علي اي كبوتر زخمي
اسير دست نفس هاي ممتد آخر
اشكهاي علي ، پاي بسترت
مي باره ببين ، مثل دخترت
واي از سينه شكستت
واي از اين صداي خستت
واي اي ياس قد كمونم
رسيده وقت غروبت ، نخواب
خورشيدم
شبيه طاقت من ، رفته از كف اميدم
تموم آرزوي شوهرت همينه كه كاش
ميون بستر مرگت ، تو را نمي ديدم
مي سوزه علي ، با هر آه تو
حرف خواهشم ،زهرا جان مرو
با اشكاي مثل شبنم
من زانو بغل گرفتم
واي اي ياس قد كمونم
ميون موج غريبي ، چشاي من خونه
خداي صبم و اما ، دلم پر يشونه
بميرم اينكه بحال تن تو پيراهن
زبس كه آب شدي ، روضه خون وگريونه
واي ازضعف اين تن تو
واي از روز رفتن تو
ياس نيلي ، باغ زرد من
مي دونم شده ، وقت پر زدن
واي اي ياس قد كمونم
*******
سوزم سازم و نايد زذرون فريادم
كاش من زودتر از فاطمه جان مي دادم
از زماني كه شريك غمم از دستم رفت
هر دم آيد غمي از نو به مباركبادم
كاش روزي كه زدي ناله كنار ديوار
چون در سو خته مي سوخت همه بنيادم
كس نداند كه در آن دم به توو من چه گذشت
تو نفس مي زدي و من ز نفس افتادم
- چهارشنبه
- 10
- اسفند
- 1390
- ساعت
- 15:15
- نوشته شده توسط
- میلاد محمودی
ارسال دیدگاه