جرییل آمده به پرستاری شما
فطرس به سینه می زند از زاری شما
با گریه ی تو عرش خدا گریه می کند
حتی خدا نشسته به غمخواری شما
تنها فدک نه، محسن تان را گرفته اند
یک نسل محسنی است طلبکاری شما
چشمت، سرت، تمام تنت درد می کند
یک ... دو ... سه تا نبوده گرفتاری شما
تا آه می کشی علی از هوش می رود
خیبر شکن شکسته ز بیماری شما
با آه تو حسین و حسن آه می کشند
زینب نشسته است به دلداری شما
در کوچه پرچم علوی دست های توست
حیدر نداشته به علمداری شما
دستت شکست و بعد غرور علی شکست
ساده نبوده حرف فداکاری شما
بدتر ز اهل کوفه زنان مدینه اند
یک تن نیامده به هواداری شما
آتش گرفته جان در و میخ و پیرهن ...
یک خانه است غرق عزاداری شما
شاعر : حسین ایزدی
- یکشنبه
- 17
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 6:9
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین ایزدی
ارسال دیدگاه