• سه شنبه 15 آبان 03


شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( ای انکه توئی واسطه ی خلقت عالم )

3923
2

ای انکه توئی واسطه ی خلقت عالم
محبوبه ی حق نور دل حضرت خاتم
ای صدر نشین شرف و عصمت تاریخ
مجموعه ی هستی شده در در هست تو متغم
جائی که خدا وصف تو را کرده به کوثر
جائی که دمادم بزند دم ز تو ادم
جائی که تو را مدح کند ایهء تطهیر
جائی که پدر خوانده تو را ام پدر هم
گویم چه به توصیف تو ای نادره ء دهر
هرگز نتوان قطره کند منقبت یم
انقدر بگویم که توئی فوق تصور
عاجز بود از انکه کند درک تو را وهم
حق خوانده تو را طاهره در مجمع قران
زیرا که تویی پاکتر از پاکی شبنم
در عرش به منصوره توئی شهره ء افاق
در فرش تو را نام فراوان شده توام
یک فوج تو را فاطمه خوانند که هستی
یک دسته تو را راضیه دانند مسلم
هم فاطمه و عالمه و عاطفه ای تو
بین همه اسماء تو زهرا شده اقدم
از شوق تو در مروه کند هروله هاجر
شد در هدفش اسیه بهر تو مصمم
سارا و صفورا زده اند دست توسل
بر دامن پر مهر تو ای بانوی عالم
ام النجبا ام اب و ام کتابی
ناموس خدا هستی و هم همسر بن عم
گنجینه ء اسراری و در خلوت لاهوت
کس نیست به اسرار خدا غیر تو محرم
از شرم تو شرمنده بود تا ابد الدهر
ماه و زحل و مشتری ونیر اعظم
از چشمه جوشان تو شد ساری و جاری
در کعبه و در باغ جنان کوثر و زمزم
از جود و سخای تو زبانم شده الکن
چون ریزه خور خوان گدایت شده حاتم
از یمن قدوم تو زمین خلد برین است
از مقدم تو باغ ولایت شده خرم
از بس که مقام تو عظیم است و رفیع است
شد اینه دار حرمت حضرت مریم
ای مام حسین و حسن ای شافعه ء حشر
نسوان جهانند موخر تو مقدم
با این همه قدر و عظمت بعد پیمبر
در فصل جوانی ز چه شد قامت تو خم
از ضربت در پهلویت از کینه شکستند
کز بهر علی دوخته شد جامه ء ماتم
زخمی که زداغ پدرت بو به سینه
بودش مگر میخ در سوخته مرحم
سیلی عوض مزد رسالت که تو را زد
ا نسان که تو رخ را ننمودی به علی هم
جا دارد اگر شهپر جبریل بسوزد
از ماتم جانسوز تو مظلومه ء عالم

شاعر : حمید کریمی

  • یکشنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 6:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران