روح و روانم زهرا ارام جانم زهرا
ام ابيها زهرا(2)
اي نور چشمان ترم ام ابيها زهرا
محنت كشيده همسرم ام ابيها زهرا
بودي چراغ خانه ام ام بيها زهرا
تاريك شده كاشانه ام ام ابيها زهرا
فاطمه جان من حيدرم ام ابيها زهرا
اي همسفر اهسته تر ام ابيها زهرا
اين خسته را با خود ببر ام ابيها زهرا
زهرايي و قران تو را ام ابيها زهرا
مدحت سرايي مي كند ام ابيها زهرا
ختم رسل در محضرت ام ابيها زهرا
خود را فدايي مي كني ام ابيها زهرا
دست تو اي دست خدا ام ابيها زهرا
كار خدايي مي كند ام ابيها زهرا
از پنجه مشكل گشا ام ابيها زهرا
بر گرد بيت كوچكت ام ابيها زهرا
عالم گدايي مي كند ام ابيها زهرا
زينب من مي گفت بابا ام ابيها زهرا
يه مژده يك خبر دارم ام ابيها زهرا
سفره و نون خونمون ام ابيها زهرا
گرفته بوي مادرم ام ابيها زهرا
اگه مي خواهي خدافظي ام ابيها زهرا
قشنگ و با نمك شه ام ابيها زهرا
بيا باهم گريه كنيم ام ابيها زهرا
تا دلمون خنك بشه ام ابيها زهرا
من شنيدم تو كوچه ها ام ابيها زهرا
به زخم تو نمك زدن ام ابيها زهرا
مادرم و كتك زدن ام ابيها زهرا
- پنج شنبه
- 11
- اسفند
- 1390
- ساعت
- 7:48
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه