فدائیان ولایت شعارشان این است
" که : مرگ سرخ ، به از زندگی ننگین است "
نماز و روزه و حج و زکات جای خودش
مرا مودت یاران حضرتش دین است
به فقر خویش بنازد ، گدای دولت دوست
که رزق فقر به از سفره های رنگین است
عنان بندگی ازکف مده به خود خواهی
که پیروی ز هوا شیوه ی سلاطین است
مس وجود به کین و حسد چه آلودن ؟
دلی که وقف امامش نگشته مسکین است
شکایتی مکن از جور این زمانه ی تلخ
دلا به پای ولی ، جام زهر شیرین است
ز آشنا و غریبه ، نصیب ما درد است
شمیم یاد تو بر سوز سینه تسکین است
بترس ، خدعه گر ، از آه سینه ی مظلوم
امام منتظران ، راحم المساکین است
لباس نور به تن کن ، به خیمه اش رو کن
حریم پاک ، چه جای وجود چرکین است ؟
دل عزیز خدا را شکسته کردن چیست ؟
مرید نفس شدن ! این چه رسم و آئین است ؟
قدم نهد به دل عاشقان مخلص خود
اقامتش به حریم قلوب حق بین است
***
دوباره قصه ی قهر از علی و شعله ی در
دوباره یاس ولایت اسیر گلچین است
دوباره کوثر طاها و شعله ای جانسوز
دوباره خون به دل یادگار یاسین است
بدان که فاطمه بر درد سینه گریه نکرد
ولی ز غربت مولای خویش غمگین است
گلی که بوسه به دستان او نبی می زد
چه شد که مستحق ضربه های سنگین است ؟
شاعر : سید محمد میرهاشمی
- دوشنبه
- 18
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 7:22
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محمد میرهاشمی
ارسال دیدگاه