• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( دیگر نمانده صبر و شکیبم نفس بکش )

3774
2

دیگر نمانده صبر و شکیبم نفس بکش
زهرا بمان که بی تو غریبم نفس بکش
قوت نمانده است به زانوی من ببین
رحمی کن ای معین و مجیبم نفس بکش
بنگر به لرزه ای که به دستم فتاده است
ای در هجوم فتنه حبیبم نفس بکش
درسینه مثل تو نفسم گیر کرده است
تا داغ تو نگشته نصیبم نفس بکش
من میروم مگر که طبیبی بیاورم
صبری کن ای یگانه طبیبم نفس بکش
بند آمده زبان من و خون سینه ات
دل خون زخمهای عجیبم نفس بکش
این جای دست کیست به گلبرگ یاس تو
کین سان زند به سینه لهیبم نفس بکش
خون مردگی کنج لبت می کشد مرا
ای حامی صبور و نجیبم نفس بکش
اصلا قرار اول ما اینچنین نبود
همپای هر فراز و نشیبم نفس بکش
***
دیگر کسی حریف یتیمان نمی شود
گفتی صبور باش به قرآن نمیشود

شاعر : یاسر رحمانی

  • سه شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 7:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران