با روضه های ام بنین لطمه میزنم
با قلب غصه دار و غمین لطمه میزنم
با نوحه ی قدیمی دیوان ماتمش
در سایه سار بیرق دین لطمه میزنم
جانم فدای روزه ی آبی که میگرفت
چون او به عشق "تشنه ترین" لطمه میزنم
هم صبح و ظهر و هم سرشب مویه میکند
همراه با نوای حزین لطمه میزنم
راوی روضه است و کلامش موثق است
با هر اشاره اش به یقین لطمه میزنم
بر سینه ی شکسته اگر سینه میزند
من هم به یاد زخم جبین لطمه میزنم
میگوید از یسار و یمین نیزه میزدند
من نیز از یسار و یمین لطمه میزنم
وقتی گریز روضه ی او سمت علقمه ست
بر نعش مانده روی زمین لطمه میزنم
حبل المتین عالم و آدم گسسته شد
بر حا و با و لام و متین لطمه میزنم
حسن ختام مرثیه اش "یارقیه" است
بر کودک خرابه نشین لطمه میزنم
شاعر : علیرضا خاکساری
- شنبه
- 23
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 14:52
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علیرضا خاکساری
ارسال دیدگاه