امشب به رنگ فصل خزان گریه می کنیم
هم ناله با زمین و زمان گریه می کنیم
هر چند گفته اند که آرام گریه کن
اما بلند و ضجه زنان گریه می کنیم
امشب که خانه ی دلمان غم گرفته است
مانند ابرهای روان گریه می کنیم
هم پای کوچه های مدینه نشسته ایم
با روضه های تازه جوان گریه می کنیم
تازه جوان و قد کمانی تعجب است
از غصه های قد کمان گریه می کنیم
داریم پای روضهءتان پیر می شویم
اما هنوز از غمتان گریه می کنیم
این خانهء غمی است پر از غربت بقیع
از داغ قبر های نهان گریه می کنیم
آری دوباره بر سر سفره نشسته ایم
امشب برای مادرمان گریه می کنیم
- دوشنبه
- 15
- اسفند
- 1390
- ساعت
- 6:33
- نوشته شده توسط
- وحید محمدی
kavir