• یکشنبه 4 آذر 03


شعر ولادت حضرت زهرا(س) -( سایه ات بر سر ِ زمین افتاد، سرزمین ِ حجاز زیبا شد )

2749
4

سایه ات بر سر ِ زمین افتاد، سرزمین ِ حجاز زیبا شد
تو همانی که با رسیدن تو، نوبت عاشقی مهیا شد
چادرت را همان شب اول، همچو نوری به خاک آوردند
در صدف گوهرت درخشید و، " فاطمه " جلوه کرد "زهرا" شد
قطره قطره، تو برکت باران، آیه آیه، تو آیه ی تطهیر
" هل اتی " یی که با تو نازل شد، چشمه ی آفتاب فردا شد
چادرت بوی آسمان می داد، کهکشان را به ما نشان می داد
جا به ماه و ستارگان می داد، پس چگونه در این زمین جا شد؟
پاکدامن! مطهره! زهرا! تا تو رفتی به خانه ی مولا
خانه اش مثل آسمان آبی... خانه اش از عفاف، دریا شد
چادرت را به خاک آوردند، چادری که پناه پاکی هاست
چه قشنگ است این که در دنیا، چادر تو پناه زن ها شد
گفتی از چشمهای نامحرم، دور باشید و با خدا محرم
آه زهرا!  کلام زیبایت، باعث رستگاری ما شد
با حجابی که تو به من دادی، من به کل جهان شرف دارم
غیر از این خاک هم نخواهم بود*، (قال صادق ) ... / به نفع دل ها شد –
- که چنین می توان بزرگی کرد، که چنین می توان شرافت داشت
که چنین می توان به آسانی، شامل این حدیث آقا شد
پوشش من حجاب نورانی ست، افتخارم همین مسلمانی ست
می توان در هوای این خورشید، با شهامت حریف شب ها شد
روزگار بدی ست بانو جان! عصر "کشف حجاب" و عریانی
چادر پر ستاره ات بانو، نکند از سرِ زمین وا شد ؟

شاعر : وحیده افضلی

  • شنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 8:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران