دم ز تو بی وضو زنم ؟ نزنم
جز تو بر هر که رو زنم ؟ نزنم
من بجز باده ی محبت تو
از شرابی سبو زنم ؟ نزنم
جز هوای ولای حضرت هو
من دمی از گلو زنم ؟نزنم
هر که شد ذره ای جدا زعلی
پای در راه او زنم ؟نزنم
به دو عالم دهم غمت؟ندهم
من بجز دم ز هو زنم ؟نزنم
من سگ کوی حیدرم مردم
سگ درگاه دلبرم مردم
مرتضی ،مصطفی ،خدا ،زهراست
هل اتی ،والضحی ،نبا ء، طاهاست
همه یک صورت است ویک سیرت
همه یک معنی است و یک معناست
لافتی ،ابتدای الا هوست
یا علی عین معنی الاست
علی یعنی خدا،خدای علی
آن خدایی که جلوه اش مولاست
بی علی من خدای نشناسم
یک علی عالی و یکی اعلاست
من سگم باز پارس خواهم کرد
شاید او از کرم نگاهم کرد
من چه گویم زبان نمیچرخد
قلم ناتوان نمیچرخد
فقط اینرا همیشه فهمیدم
بی علی آسمان نمیچرخد
این که کسر شئون مولا شد
آسمان نه جهان نمیچرخد
سگ اویم ز کوی او نروم
رویم از استخوان نمیچرخد
گر که حیدر اراده ننماید
عرش در لامکان نمیچرخد
باز افتاده ای خدا به سرم
من خودم آبروی خود ببرم
بی علی من خدا نمی خواهم
جز علی مقتدا نمی خواهم
آتش عشق مرتضی خوبست
من مریضم؟ شفا نمی خواهم
خود به قلبم نهاده ای دردش
مست دردم دوا نمی خواهم
گر بلایی بجز بلای علیست
جام قالو بلی نمی خواهم
باغ رضوان وجنتی غیر از
نجف و کربلا نمی خواهم
ای خدا گر که بی علی باشد
من بهشت تورا نمی خواهم
طبقه بندی بهشت به هیچ
نسخه ی بی علی برام مپیچ
شاعر : مجید خضرائی
- شنبه
- 30
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 9:0
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مجید خضرائی
ارسال دیدگاه