• یکشنبه 4 آذر 03


شعر ولادت حضرت زهرا(س) -( در سر افتاد تا هواي سحر )

3475
3

در سر افتاد تا هواي سحر
مي نويسيم ماجراي سحر
فاطمه، وصف مادري تو را
مي سپاريم به خداي سحر
چادرت را بکش به روي زمين
تا ببينيم رد پاي سحر
با نزول مقام مادريت
جلوه مي کرد آيه هاي سحر
با همان عطر دست هاي خودت
نان بپز باز هم براي سحر
وصله ميخورد چادرت بانو
با گل ياس و تکه هاي سحر
 رنگ مهتاب بر الست بکش
به سرم مادرانه دست بکش
به لبم باز هم ترانه ي تو
به دلم باز هم بهانه ي تو
خوش به حالم که هست روي سرم
گرمي دست مهربانه ي تو
سر من روي خاک پاي حسين
سر ارباب روي شانه ي تو
از دعاي تو حيدري هستم
از همان لطف بي کرانه ي تو
چقدر خوب آشنا شده اند
سر جبريل و آستانه ي تو
جابجا شد فضاي عرش و زمين
تا بنا شد مدينه خانه ي تو
مرتضي و تو هر دو يک نفريد
عقل من را به درکتان ببريد

شاعر : مسعود اصلاني

  • شنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 14:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران