محشور میشویم قیامت چو با حسین
جای سلام جمله بگوئیم "یا حسین"...
تاریخ زنده از جریان محرّم است
سرچشمۀ بقاست، ز خون خدا حسین...
در قلب سنگ زمزمه تاثیر میكند
كرده جماد را، به غمش مبتلا حسین...
حتی درخت مویه كند در عزای او
بیچاره كرده اُستُنِ حنّانه را حسین...
امواج بحر و غرّش رعد و نوای نی
اكسیر عشق و جاذبۀ كهربا، حسین...
لطف سحر، نشاط محبت، صفای دل
بوی بهشت و عطر نسیم صبا، حسین
عالم فدای بانوی مظلومهای كه گفت:
"آیم به خیمهها، چو بگوئید یا حسین"...
خنجر، سنان، سه شعبه و شمشیر و نیزهها
با اذن وی مقاتله كردند با حسین...
هر جا زنید خیمه همانجاست كربلا
واللّهِ نیست، گم شده در كربلا حسین...
مهدی گرفت، دامن مقتل، به روضه گفت:
"گِریم برای داغ تو صبح و مسا، حسین"...
این مملكت برای حسین است و زینبش
ای عالمی به محضر عشقت فدا، حسین ...
این مملكت سفینۀ سالار زینب است
ایران چو كشتی است و در آن ناخدا حسین...
شاعر : محمود ژولیده
- پنج شنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1393
- ساعت
- 12:32
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه