• دوشنبه 3 دی 03


شعر مدح امام علی(ع) -( قلم در دست می گیرم ولی ذهنم پریشان است )

6558
13

قلم در دست می گیرم ولی ذهنم پریشان است
چه بنویسم از اوصافش؟ که او پیدا و پنهان است
صراط المستقیم و نقطه ی در باء بسم الله
علی تفسیر قرآن نه علی خود روح قرآن است
اگر مولا نخواهد برگی از شاخه نمی افتد
امیرالمومنین شان نزول باد و باران است
تورق کرده ام تاریخ بیت الله را کامل
فقط مولای ما مولای ما مولود این خانه ست
فقط مولای ما در بستر مرگ نبی خوابید
و ثابت کرد تنها او برای مصطفی، جان است
خدا در آسمان هایش برایش تخت شاهی بست
ولی او در زمین در فکر نان مستمندان است
یتیمان مدینه دردهایش را نمی دانند
دلش لبریز از داغ است با این حال خندان است
اگر انسان علی باشد، دگر ما را چه می نامند ؟!
جهانی کافرند انگار اگر حیدر مسلمان است !
مرا با یک نگاه لطف خود از غم رها گردان
جهان بی لطف چشمانت برایم مثل زندان است

شاعر : محمد سعید میرزائی

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 5:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



هياتى

پاسخ: شعر مدح امام علی(ع) -( قلم در دست می گیرم ولی ذهنم پریشان است )
سلام. شاعر اين شعر زيبا آقاى محمد ميرزايى از شاعران جوان قم است. محمدسعيد ميرزايى شاعر خوب ديگرى است. لطفا اصلاح کنيد.

یکشنبه 5 مرداد 1393ساعت : 05:39

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران