سرود
مـاه تابنده آرزومنده بشـه فانـوس حـریمـت
خالی نیست دستم حالا که هستم گدای دست کریمت
به در خونه ی تو رو کردم آقا
چشامو بستم آرزو کردم آقا
یا جواد الائمه ادرکنی گفتم
از نگات کسب آبرو کردم آقا
دست من رو رها نکن ، عمریه دلم زیر دین توست
آخه قلبم کبـوتـرِ ، ایوون طلای کاظمـین توسـت
این شبای زیارتی ، شده کـار قلبـم بی طاقتی
یه گوشـه ی چشـمی عنایتـی ، یا مولا
دل هر سحر میاد ، می شینه کنار باب المراد
به عشق نگاهت امام جواد ، یا مولا
یا مولا یا جوادالائمه
******
آسمـون داره شـوق دیـداره چهـره ی دلبنـد علی
براش می میره بوسه میگیره از گل لبخند علی
نفساش عطر جنت الاعلی داره
تـو دل اهـل آسمـونا جـا داره
اومده حالا و با دست کوچیکش
دیگه باب الاحوائجی معنا داره
این پر قنداقه که نیست ، سر رشته ی دنیا تو دستشه
وقتی که لبخند می زنه ، نبض دل بابا تو دستشه
زمزمه شبنم لباش ، خورشید میباره از توی نگاش
رقیه داره می خونه براش ، لالایی
لالایی کـوثر حسین ، لالایی دل و دلبـر حسین
لالایی علی اصغر حسیـن ، لالایی
شاعر : یوسف رحیمی
- شنبه
- 20
- اردیبهشت
- 1393
- ساعت
- 6:30
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
یوسف رحیمی
ارسال دیدگاه