بسته لبخند خداوند به يک خنده ي تو
شده مشغول مباهات به پرونده ي تو
هر که يک خط ز عنايات تو را درک کند
تا که هست عمر برايش شده شرمنده ي تو
بشري يا که خدا ؟! اين شده که فرقي نيست
بنده ي او شده باشيم و يا بنده ي تو
عمر يک نوح نياز است که تفسير شود
قدر يک،ثانيه از لحظه ي ارزنده ي تو
خيبر و بدر و احد که عددي نيست ، بر
فيض انگشتري رکعت بخشنده ي تو
دل ما نيز شد از جمله فتوحات سر
تيغ رحم و غضب ابروي برّنده ي تو
نحوه ي سلطنتت روي زمين شاهد ماست
نام حيدر چقدر هست برازنده ي تو
شاعر : مجتبی کرمی
- یکشنبه
- 21
- اردیبهشت
- 1393
- ساعت
- 6:52
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مجتبی کرمی
ارسال دیدگاه