کعبه امشب ماه در دامان تو است
آسمان مبهوت و سرگردان تو است
جان پاک رحمةُ للعالمین
صاحب البیت خدا مهمان تو است
باز کن آغوش و بر گیرش ببر
این نه مهمان تو بلکه جان تو است
چشم زمزم پر شده از اشک شوق
وصف حیدر بر لب خندان تو است
اینکه امشب در بغل بگرفته ای
قبلۀ تو، عشق تو، ایمان تو است
حال کن ای کعبه امشب با علی
یا علی و یا علی و یا علی
کعبه جان جان دین است این پسر
قبلۀ اهل یقین است این پسر
گر چه نوزاد است نوزادش مخوان
مرشد روح الأمین است این پسر
کلّ خلق آفرینش را سبب
هستی هست آفرین است این پسر
دست داور، روی قرآن، پشت دین
جان ختم المرسلین است این پسر
آفتابی در گریبان حرم
آسمانی در زمین است این پسر
نام والایش بود مولا علی
یا علی و یا علی و یا علی
ای بتان کعبه حیدر آمده
بت شکن در بیت داور آمده
این علیّ ابن ابیطالب بود
یا خلیل الله دیگر آمده
آن که بت های حرم را بشکند
بر سر دوش پیمبر آمده
نغمۀ ایّاک نعبد سر دهید
بتگران را عمر بر سر آمده
قهرمان خندق و بدر و اُحد
فاتح احزاب خیبر آمده
می کند توحید را احیا علی
یا علی و یا علی و یا علی
فاطمه بنت اسد لب باز کن
قدر و جاه خویش را ابراز کن
بر خلایق بانگ من مثلی بزن
تا علی داری به مریم ناز کن
ای همای قلّه قاف کمال
با امیر المؤمنین پرواز کن
مادر مولا ز مولا دم بزن
با ثنای او سخن آغاز کن
چنگ زن بر دامن نوزاد خویش
نغمه با شور ولایت ساز کن
از تو زیبد تا بگویی یا علی
یا علی و یا علی و یا علی
ای صفا ای مروه ای رکن ای مقام
ای منی ای زمزم ای بیت الحرام
بر نبی گویید اینک تهنیت
از علی گیرید امشب احترام
این امیر است این امیر است این امیر
این امام است این امام است این امام
موسی از او گفته در تورات مدح
عیسی از او برده در انجیل نام
آسمان گردد به دورش روز و شب
آفتاب افتد به پایش صبح و شام
خوانده او را خالق یکتا علی
یا علی و یا علی و یا علی
یا محمّد حیدر است این یار تو است
جان تو، محبوب، تو دلدار تو است
بازوی، تو شیر، تو شمشیر تو
یاور تو، حیدر کرّار تو است
چشم باز او شهادت می دهد
کز ولادت عاشق دیدار تو است
جان شیرین را گرفته روی دست
جان نثار مکتب ایثار تو است
دفتر مدحش رسولان را کتاب
مادح او خالق دادار تو است
با ندای لافتی الاّ علی
یا علی و یا علی و یا علی
ای محمّد را تو جان و جانشین
کلّ قرآن کلّ ایمان کلّ دین
رهبر و فرماندۀ خیل ملک
مرشد و استاد جبریل امین
ای گرفته از وجودت آبرو
نام زیبای امیرالمؤمنین
هم به کام اولیا عین الحیوة
هم به چشم انبیا حقّ الیقین
هم تویی شمشیر احمد در نیام
هم تویی دست خدا در آستین
در صف بذل و صف هیجا علی
یا علی و یا علی و یا علی
کبریا غیب و تو او را مظهری
مصطفی شهر علوم و تو دری
تو خدا را چشم و دست و صورتی
تو علی، تو مرتضی، تو حیدری
ردّ شمس و معجز شقّ القمر
از تو می آید تو، دست داوری
در زمین قدر تو را نشناختند
در تمام آسمان ها رهبری
گر چه خلق عالمت گفتند وصف
تو ز وصف خلق عالم برتری
هم علی هستّی و هم اعلا علی
یا علی و یا علی و یا علی
رد و درمان و دوای من تویی
ذکر و تسبیح و دعای من تویی
موقف و لبّیک و احرام و طواف
مروه و سعی و صفای من تویی
هر چه بودم با تو بودم از نخست
هر که هستم آشنای من تویی
گر نبودی قل هو الله احد
فاش می گفتم خدای من تویی
کار عیسی با دلم کرد آنکه گفت
"یا علی جان مقتدای من تویی"
کن غلامی مرا امضا علی
یا علی و یا علی و یا علی
یا امیرالمؤمنین یا ذالنّعم
یا امام المّتقین یا ذالکرم
ای کلیم الله طور دل بگو
ای مسیح عالم خلقت بدم
گر تویی رضوانم از دوزخ چه باک؟
ور تویی امروزم از فردا چه غم
تا ببندم خویشتن را بر شما
نام «میثم» را تخلّص کرده ام
ذرّه ای بودم که گشتم آفتاب
قطره ای بودم که افتادم به یم
غرق گشتم در تو سر تا پا علی
یا علی و یا علی و یا علی
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- یکشنبه
- 21
- اردیبهشت
- 1393
- ساعت
- 15:6
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه