سالار من، خرابهء شام یادته؟
	جسارت و اون همه دشنام یادته؟
	یادته یک شب اومدی خرابمون؟
	حالا بیا کنار یار نیمه جون
	*محتضرم مثل رقیه جون*
	*برا منم یه کم قرآن بخون*
	* اما یواش یه وقتی وا نشه*
	*جای چوب خیزرون!*
	# لب تشنه زینب برات بمیره #
	سالار من ، برادر بی کفنم
	یک سال و نیمه برا تو سینه زنم
	هر بار رباب و میبینم زار میزنم
	خوب نشده کبودی های رو تنم
	*مگه میشه بره ز خاطرم؟*
	*با نعل اسب بدرقهء مسافرم*
	*سپردمت به خاک قتلگاه*
	*که با سرت برم*
	# لب تشنه زینب برات بمیره#
	عباس من، برادر آب آورم
	غریبگی نکن آخه من خواهرم
	درسته من نیومدم تا علقمه
	بیا کنار من به جان فاطمه
	*چرا شدی رفیق نیمه راه*
	*بعد تو شد روز و شبم سیاه*
	*تو رفتی و مونس من شده*
	* آه و آه و آه و آه *
	# لب تشنه زینب برات بمیره #
شاعر : عبدالله باقری
- چهارشنبه
- 24
- اردیبهشت
- 1393
- ساعت
- 5:0
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
- 
                            عبدالله باقری

 
                 
                 
                
                 دانلود سبک
 دانلود سبک 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه