اشعار  زیر حاصل تلاش دسته جمعی شعرای گرانقدر اهل بیت در یکی از گروه های فعال در زمینه اشعار مذهبی در شبکه  اجتماعی واتس اپ می باشد.

شعرای گرانقدر احساس شاعرانه خود را در مورد این عکس بیان کردند.

 باشد قرار و وعده ما شهر کاظمین....
تهران برای عرض ادب؛؛ باب میل نیست...
اصغر اعرابی
**********************
از بس که حاجت داده ای بعد از نمازم
دست قنوتی هم به سوی کاظمین است...
حسین عباسی فر
**********************
از آدمیت هم نبردم من نصیبی
ای کاش بودم جای آن بالا کبوتر
حسین عباسی فر
**********************
ازبس که دست های دعا سمتت آمده
آيينه ی تمام نمای خدا شدی
مجتبی خرسندی
**********************
روی صحن و گنبدت پرواز چیز دیگری ست
کاش من هم چون کبوترهای صحنت می شدم
ابراهیم چاوشی
**********************
امشب کبوتران حرم گریه میکنند...
همراه مادرمان در عزای تو...
اصغر اعرابی
**********************
یک حاجتی آورده ام مفتاح حاجات
صحن شما اینگونه... زهرا....وای هیهات
روح الله گایینی
**********************
تمام خواهش من از شما فقط این است
به چشم زایر خود اشک کربلا بدهی
وحید کردلو
**********************

دو دستی می بده ساقی که اینجا
بمیرم گر ز مستی...عذر دارم!
حسین عباسی فر
**********************
من مطمئنم سرنوشتت چون بقیع است
آنجا اگر هم روضه ی زهرا بخوانند
روح الله گایینی
**********************
دو دست داده خدا تا که ما بخواهیم از
دو پادشاه که در یک حرم کنار همند
حسین عباسی فر
**********************
مردم به یاد بی کفن کربلا هنوز
تشییع می کنند تو را روی دست ها
حسین عباسی فر
**********************
بین دو گنبدی که دل از آسمان برد
خالی است جای گنبد زیبای تو رضا (ع)
حسین واعظی
**********************
اين همه حال قنوت حرمت دیدنی است
رکعتی عشق مرا سمت خدا مهمان كن
اصغر چرمی
**********************
ذکر قیام و ذکر قعودم شنیدنیست
وقتی که قبله ی دل من گنبد شماست
روح الله گایینی
**********************
بود زندان تو تاریک ولیکن دارد
آسمان چشم به زیبایی این گنبدها..
حسین عباسی فر
**********************
دست ها سوی شما هست دراز؟
یا کبوترهات هم حاجت دهند
بهمن عظیمی
**********************
عشق بالا برده دستم را بسوی گنبدت
اختیاری نیست اینجا دست بالا بردنم...
ابراهیم چاوشی
**********************
جسم شما که زیر زمین است پس چرا
دستان ما به سوی شما رو به آسمان؟
حسین عباسی فر
**********************
چیده پرهای مرا نفس پر از وسوسه ام
پر پرواز بده تا بشوم جلد خودت
ایمان کریمی
**********************
این کبوترها که دور گنبدت پر میزنند
از بقیع و فاطمه بر تو خبر آورده اند
روح الله گایینی
**********************
سفره های مادرم این را به من اثبات کرد
دست خالی از درت هرگز نرفته هیچ کس
بهمن عظیمی
*****
تمام عمرمان در زیر دینیم
غلام پادشاه کاظمینیم
روح الله گایینی
******
کبوتران تو دلشاد و ، پر ز دلهره اند
کبوتران غریب حریم عمه تان...
وحید کردلو
***
باب الحوایج بوده اید از بس شماها
ماهم ز سر تا پا براتان دست گشتیم
حسین عباسی فر
*********
دستمان سوی شما بهر گدایی باز شد
مرغ دل سوی حرم آماده ی پرواز شد
اصغر چرمی
******
دوباره حرف و حدیث دوگنبد زیبا
دوباره حال من و قبر مادرت زهرا
وحید کردلو
****
تا که در غربت نماند این حرم مثل بقيع
پشت گنبدها به پشت یکدگر گرم است گرم
حسین واعظی
*********
خونسردی ات را حفظ کن... آغوش وا کن
گلدسته ها آغوش گرم دو امام است
محمد موحدی
***************
بيا دوباره مرا كاظمين مهمان كن
دلم شكسته علاجش زيارت حرم است
اصغر چرمي
*********
قصور کردم و این بار از تو ننوشتم!
قلم نوشت بقیع، قبر مادری تنها
وحید کردلو
*******
با یک حسنه تو لایق بیست شدی!
اینجا همه چیز ضرب در دو شده است
محمد موحدی
********
الهی تا ابد دستم بگیری
دو دستم با دو دستت دست داده
روح الله گایینی
*************
آسمان بر روي گنبد هاي زرين شد بنا
نيمي از آن سامرا روي زمين آوار شد
اصغر چرمي
**********
دست من دست تو و دست تو در دست خدا
ماجرايي دارد اين حال قنوت دستها
گایینی-چرمی
***********
دو گنبد داری و صدها کبوتر
و من جز دست خالی هیچ،آقا
بهمن عظیمی
*******
با شور یا باب الحوائج سینه می زد
هر کس که دستش رو به محراب دعا بود
محمد موحدی
******
کبوتر ها پریدند و دل زائر هوایی شد
دو گنبد دلبری کردند؛ دلها کربلایی شد
محمد موحدی
*****
چقدر حس عجيبيست در اين حال قنوت
كه دگر سجده ي واجب شده از يادم رفت
اصغر چرمي
***********
نگاه کن به سر و وضع آن گدایی که...
به جز دو دست تهی دیدگان تر دارد
وحید کردلو
*********
اینجا دو گنبد می درخشد یا سه گنبد...
تردید کردم مشهدم یا کاظمینم
محمد موحدی
*******
اینجا همه مست مناجات و دعایند
چون صاحبان این حرم مشکل گشایند
سید محسن احمدزاده
**********
بعد از نگاه بر قد و بالای این حرم
فهمیده ام که تازه دلم تنگ مشهد است
حسین واعظی
********
دستم به گنبد زردت نمی رسد
آقا بخاطر زهرا نگاه کن
سید محسن احمدزاده
********
گاهی دلم مشهد گهی در کاظمین است
هر جا برود باز دلم تنگ حسین است
روح الله گایینی
********
این همه حاجت و دو چشم گنبد زرد
که شب و روز خیره گشته رو به خدا
حسین عباسی فر
******
کردم هوای گنبد و گلدسته های تو
آقا تمام زندگی من فدای تو
احمدزاده
******
و من هر چه دارم ز اولاد زهراست
به باب الحوائج ، به موسى ابن جعفر
اصغر چرمي
*******
به جان جوادت قسم قسمتم كن
به باب المراد حريمت نهم سر
اصغر چرمي
********
چه کسی رفته به آنجا که جهان نور است
چه کسی دیده دو خورشید بتابد با هم
رضا محمدی
*****
چو نامه های گدایی به گنبدت برسد
کبوتران اجابت به زیر می آیند
محمد موحدی
******
از گودی این دست ها فهمیده ام چیزی
اینکه کرم اینجا به طرزی غیر معمول است
حسین واعظی
*******
مسیر کاظمینت را اگر چه خسته می آیم
تماشای دو گنبد حکم چای تازه را دارد
محمد موحدی
****************
از همان طفلی گدای آستانت بوده ام
زان زمان که مادرم بهر تو نذری پخته بود
سید محسن احمدزاده
****************
در کاظمین هر روز همچون ظهر عاشوراست
وقتی که دریک آسمان آن دو خورشید است...
محمدمهدی شفیعی
**********
اين دستهاي خالي ما دارد اين پيام
باب المراد عالم امكان حريم توست
اصغر چرمي

****************
من، دستهایم، رو سیاهی، خاک بر سر
عشق تو، گنبد، دل، کبوتر، می کشد پر

چیزی ندارم واسطه جز مادر خود
دستی بکش، با عشق خود روی سرم، سر
خانم نعمتی
*************
بی شک کبوتری که به گنبد نشسته است
کفران نعمت است به دریا سفر کند
محمد موحدی
*************
برای زایرتان مرگ بهتر از این بود
به کربلا و نجف رفت...کاظمین اما...
محمد جواد الهی پور
**********
اگرچه هستیم وقف حسین است
ولی امشب دلم در کاظمین است
**********
پس در همین ایران ما هم کاظمینی هست

راه میان مشهد و قم را که برداریم
محمد موحدی
******************
باب الحوایجی و امامی است کاظمین
باب الحوایجی و امامی است کربلا
حسین عباسی فر
*************
شکسته دلم ، آری، شما که میدانید
کرم کنید و برای فرج دعا بکنید
سمیه بیدار
******************
چه قلبها که به آستان شما پر بکشد
ز کاظمین همه راهی کربلا بکنید
سمیه بیدار
*****************
پدرش باب حوائج پسرش باب مراد
وه که دیگر چه کند جاذبه ی باب رضا
رضا تاجيك
***************
عدد هفت مقدس شده با نام شما
و در این عکس که من هفت کبوتر دیدم
رضا تاجيك
************
به لطف بی حد تو چون دلم گرم است
به آستان تو با دست خالی آمده ام
سید محسن احمدزاده
****************
بده در راه خدا ؛ من بخدا محتاجم...

خواهش دست گدا؛ پیش کریمان هیچ است..

اصغر اعرابی
*****************
رزق و روزی من از لطف کریمانه توست
یا کریم ابن کریم از وجناتت پیداست
امیرحسام یوسفی
*************
رزق و روزی من از لطف کریمانه توست
آنقدر لطف نمودی که بد عادت شده ام
امیرحسام یوسفی
**************
رزق و روزي من از لطف كريمانه ي توست
لطف كن باب حوائج كه بد عادت شده ام
اصغر چرمي
**************
رزق و روزی من از لطف کریمانه توست
لطف باب حوایج نروم جای دگر
امیرحسام یوسفی
***************
رزق و روزی من از لطف کریمانه توست
از کریمانگی ات حاتم طایی دق کرد
امیرحسام یوسفی
****************
رزق و روزی من از لطف کریمانه توست
در بیابان کرم حاتم طایی (ریگ) است
اصغر چرمي
***************
حاجت خواسته راچندبرابرداده
طیب الله به این لطف دوچندان کریم
اصغر چرمی
****************
اینجا ست آن دری که گدا با نداریش
از صاحبان خانه طلبکار می شود
حسین واعظی
**************
از ازل گبر و یهودی و مسیحی بودم
من مسلمان شده ی گنبد و ایوان توأم
روح الله گایینی
***************
کاش بودم چو کبوتر به سر بام شما
تا خدا بال زدن حال و هوایی دارد
روح الله گایینی
***************
صبح و ظهر و عصر، مغرب و عشا
انبیا محو تماشای حریمت می شوند.
روح الله گایینی
**********
هر قدر از كرم به من احسان كني كم است
آقا مدد نما كه بد عادت شدم ، ببخش
اصغرچرمي
************
شکر خدا که شوق شما قسمتم شده
در کاظمین اشک و دعاقسمتم شده
با زائران خون خدا در رقابتم
اینجا دو بار کرب و بلا قسمتم شده!
محمد موحدی
**********
ﻣﻨﻢ و ﺣﺎﻝ و ﻫﻮاﻱ ﺣﺮﻡ ﺗﻮ اﻗﺎ
ﺑﺪﻩ ﻳﻚ ﺑﺮﮒ ﺑﺮاﺗﻲ ك ﺷﻮﻡ ﻣﻦ ﺯاﻳﺮ
ﻳﺎﺳﻴﻦ ﺯﻧﺪﻱ
**************
با این دو چشم رو به خدا باز می شود
دستان من به سمت شما صاحب الکرم
حسین عباسی فر
*************
کریمی تو جای خود که دیدم
کبوترهای صحنت یاکریمند!
حسین عباسی فر
*****************
چشم خدا به چشم حرم خیره گشته است
از کریم جلوه نموده ست در کریم
حسین عباسی فر
***********
این دست ها بلند شده سوی دست تو
حتما ندیده اند تو را دست روی دست

باب الحوائجی و کریمی و ما فقیر
در سفره ات یکی دو لقمه کوچک کرم که هست
حسین الهام
***********
 این اشکها که میچکد از چشم، از دل است
شاید شما نیز گریه به غریبی رضا بکنید
سمیه بیدار
************
 گناه نیست که دلم داغ کربلا دارد
قبول، باز بیش از این دلم مبتلا بکنید
سمیه بیدار
***************
دست های همیشه رو به دعا
آرزویش دو دست عباس است
سید جلال الدین حسینی واعظ
************
دستم مگر برسد تا به آستان کاظمین
بالی مگر بگشایم به آسمان کاظمین
علی جاودانه
***********
اینجا دلی ز وحشت قرن مرده است
دارد چه حرف ها با کریمان کاظمین...
علی جاودانه
*************
دستی شکست و مگر دستگیری کند
باب الحوائج و باب الجواد کاظمین...

علی جاودانه
*********
پایم هنوز بند زمین است....می شود؟
دست مرا بگیری و پابند خود کنی؟
الهام د
*************
مگر در کاظمینت خاک بر زیور بدل گشته
که نورانیتش در بین ما ضرب المثل گشته?
محمد جواد الهی پور
*************
قربون خدا برم یه جا دو گنبد رو یه سقف
یه جاهم نه گنبدی داره نه سقفی نه حرم
محمد جواد الهی پور
************
با دوگنبد چه می شود یک شهر?
خوش بحال اهالی بغداد
محمد جواد الهی پور
*************
من ریزه خوار سفره ی ابن الکریم و شکر
دستم ز لطف مشهد او کاظمینی است
مبشری-عباسی فر
***************
کاظمین است که با چار مناره توحید
"چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست"
حسین عباسی فر
*************
وه دوتا خورشید دارد آسمان کاظمین
باز میگویم اباالفضل باز میگویم حسین...
احسان مولایی
******************
شاه و گدا فرقي ندارد هر كه بأشد
دستش به در گاه شما خالي بلند است
یاسر رحمانی
****************
اینجا کسی بی مزد ، خانه بر نمی گردد
پر می کند دست کریمت دست خالی را
مظاهر کثیری نژاد
***************
همین که قبله ی حاجات دستها هستی
برای تو همه اینجا قنوت می گیرند....
مظاهر کثیری نژاد
در کاظمینش هم دو دل باشي درست است
یک دل به مشهد می رود یک دل مدینه
محمد موحدی
***************
كنار باب مراد و به پيشگاه جواد
بجز دعاي فرج حاجتي نمي ماند
ياسر رحماني
*******************
دراینهمه دستی که سمت تو دراز است
ای کاش آقا دست من را هم بگیری
مهدی نظری
*************
از اجابت پر شده حتی همان
دست کوتاهی که در این قاب نیست
حسین عباسی فر
******************
اي كاش يك روزي بيايد كه ببينم
بين دو دستم گنبدت را قاب كردم
یاسر رحمانی

**************

حاجت هفت بشت من را ميدهد ،اقاي من
به كبوتر هاي صحن تو توسل داشتن
ميثم ميرزايي
**************
تمام حرف دلم را که در حرم گفتم..

نگفته های دلم تازه با غمت رو شد..

اصغر اعرابی
***************
هر دو دستش را گدا آورد و دید
در کف هر دست خود، یک گنبد است
عباس اسلامی

********

چو دستهای گدایی بلند شد به حرم
ندا رسید بگیرید دو دست او ز کرم
محمد مبشری
************
مخواه بین گدایان بی شمار حرم
گدای ژولیده و بی قیمت شما باشم
محمد مبشری
************

با تشکر از مسئول گروه آیات غمزه جناب آقای اصغر چرمی و همچنین برادران بهمن عظیمی و حسین عباسی فر به خاطر جمع آوری این مجموعه نفیس