شاهنشهی که شیشه ي جانها به دست اوست
گـر بشکند به سنـگ ، فقـط مُزد شَست اوست
 در خانــه ای کــه قبله بُوَد مشتبـه بـه خلـق
ابروش قبله ، قبله نما چشم مست اوست
 شاهنشهی که عـرش مقـام نشست اوست
بـا لطف حق ، لوای شفاعت به دست اوست
بـا اين جـلال و مـرتبـت و جـاه و منـزلت
گر نوكرش رود به جهنم شکست اوست
شاهنشهي كه دوش نبي جا نشست اوست
مفتاح باب جنت و دوزخ به دست اوست
گر خوانمش خداي يقين كفر گفته ام
غير از خداي هر آنچه بگويم شكست اوست
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
- شنبه
 - 10
 - خرداد
 - 1393
 - ساعت
 - 15:18
 - نوشته شده توسط
 - یحیی
 
- شاعر:
 - 
                            
علی اکبر لطیفیان
 

                
                
                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه