وجه علی گشته میان قاب ،تصویر
در قوس ابرویش شده محراب تصویر
دارد تقابل می کند با ماه رویش
مهتاب می گیرد از این مهتاب ، تصویر
لبهای حیدر خوشه می چیند ز دستش
وه که چه زیباتر شد از این باب ، تصویر
ناگاه چشمانم بهم خورد و دلم رفت
بر گشت اینجا بعد پیچ و تاب ، تصویر
در انعکاس موج افتاده است انگار
از چهره ای زیبا میان آب ، تصویر
دیده یقینا در قنوت دست هایش
از خشکی لبها ، حرم ، ارباب ، تصویر
میمیرم آن لحظه که در ذهنم شود باز
بانگ *برادر جان * مرا دریاب ، تصویر
- یکشنبه
- ۱۱
- خرداد
- ۱۳۹۳
- ساعت
- ۱۷:۱
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه