یا حسین (ع)
	وقتیکه سائلی برود بر در کریم
	آوار میشود غم او بر سر کریم
	آقا کریم و کرببلایم نمیبرد؟!!!!
	آواره می دوم به سوی مادر کریم
	مادر کریم و کرببلایم نمیبرد
	آواره می دوم به سوی خواهر کریم
	خواهر کریم و کرببلایم نمیبرد
	آواره می دوم به سوی دختر کریم
	دختر کریم و کرببلایم نمی برد
	فریاد می زند بخدا نوکر کریم
	
	ای خاک بر سرم همه رفتند کربلا
	بی بال و بی پرم همه رفتند کربلا
	
	ای کاش پیش چشم تر خواهر کریم
	دیگر به زیر پا نرود پیکر کریم
	در بین قتلگاه زمین میخورد ولی
	می گردد او به دور سر و محور کریم
	گاهی کبود و سرخ و گهی سبز می شود
	بی تاب میشود گل نیلوفر کریم
	بگذر از این کلام که زهرا ز دست رفت
	جعفر بترس از تشر و آذر کریم
	خود را بساز شاعر بی علم و بی ادب
	شعرت کجاست در نظر و منظر کریم؟
	
	شاعر اگر نگوید از او شعر مرده است
	شاعر ز فضل او به خدا دل سپرده است
	
	سروده جعفر ابوالفتحی
- جمعه
 - 6
 - تیر
 - 1393
 - ساعت
 - 6:33
 - نوشته شده توسط
 - خادم الزهرا (س)
 
- شاعر:
 - 
                            
جعفر ابوالفتحی
 

                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه