بارونی از ستاره ، رو عاشقا می باره شهر مدینه گویا ، مهمون تازه داره
غم از دلم پریده ، تا صورتش رو دیده همه بگید ماشا ا... ، خدا چی آفریده
سحر پیغام وصل دلبر اومد دلای عاشق از حسرت در اومد
ملائک کف زنان گرم ترانه که سبط اکبر پیغمبر اومد
حسن حسن یا مولا(4)
عرش خدا مصفاست ، توی مدینه غوغاست دستا همه بسوی ، کریم آل طاهاست
خدا خودش میدونه ، این آقا مهربونه کسی نیومد اینجا ، که بی نصیب بمونه
همه ذرات هستی خاک پاشن همه پیغمبرامون مبتلاشن
عزیز جان زهرا و علیه تموم عالم و آدم گداشن
حسن حسن یا مولا(4)
کرامتش یه دنیاست ، خیلی کریم و آقاست توی صف گداهاش ، حاتم طایی پیداست
خودش که نور عینه ، دلبر عالمینه اما شبیه ماها (اونم مث شماها)، خاطر خواه حسینه
هزار تا یوسفم ابروش نمی شه همه عالم یه تار موش نمی شه
زده آتیش به دلهای دیوونه که هرگز تا ابد خاموش نمی شه
حسن حسن یا مولا(4)
شاعر : مهدی عبدالکریمی
- سه شنبه
- 17
- تیر
- 1393
- ساعت
- 12:12
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
مهدی عبدالکریمی
مرضیه زیرکی