دنیای این اطراف از چندین حرم خالی است
از چار ایوان طلایی دست کم خالی است
قم،کربلا،مشهد،دمشق و سامرا عشقند
در بین اینها جای یک باب الکرم خالی است
من آب و نان سفره های تو بزرگم کرد
من یک گدایم،دست و بالم،کاسه ام خالی است
یک می دهی "صد می ستانی از کریمی،گاه
بازار این عشاق از نرخ و رقم خالی است
اینجا گداها منصب شاهانه ای دارند
اینجا مسیر عاشقی از پیچ و خم خالی است
زائر که باشی روضه هایت فرق خواهد کرد
اینجا چرا از یک ضریح خشک هم خالی است
از هرچه خالی هست این وادی قبول اما
هرگز نگو اینجا چرا از درد و غم خالی است
من کمتر از آنم که آقا شاعرت باشم
اینروزها دور و برت از محتشم خالی است
- شنبه
- 21
- تیر
- 1393
- ساعت
- 14:7
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه