من موندم و این . شکسته بالی
خیمه غم را . زنم چگونه . به خسته حالی
بعد تو بابا . خانه ی ما را
گرفته ماتم شبیه روز مدینه
دوباره گویا . دمیده بر ما
(ماه کبود و نیلی و شکسته سینه)2
شده شبیه قبر مادر . که مخفی قبر تو حیدر
باید شبا بیام زیارت.( نیست از تو هیچ کسی غریب تر)2
ای اولین مظلوم عالم
******
بودی چرا از . همه غریب تر
ای مقتدای. عالم و آدم . عشق پیمبر
به کوفه و هم .مدینه ی غم
غریبه ی هر جا و هر شهر و دیاری
از رنج و محنت . شدی تو راحت
(من موندم و داغ تو و دل بی قراری)2
بودی پدر آروم جونم . ای مهربون مهربونم
هیچ وقتی نمی شد باور من . (برای تو نوحه بخونم)2
ای اولین مظلوم عالم
شاعر : محمد مبشری
- یکشنبه
- 29
- تیر
- 1393
- ساعت
- 6:55
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
محمد مبشری
ارسال دیدگاه