نام علی در دل من منجلیست
نماز بی حب علی معطلیست
دلنگران محشرم نیستم
رمز ورودم به بهشت یاعلیست
مالک اشتر که بجای خودش
خاک کف پای علی هر یلیست
قعر جهنمم سوالم کنی...
عاشق حیدری؟ جوابم بلیست
شاعر : محمد زوار
- یکشنبه
- 29
- تیر
- 1393
- ساعت
- 7:44
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
محمد زوار
سید حجت بحرالعلومی
به آسمان حسینش ستاره زینب ماند
گذشت آن شب تدفین گذشت آن جا که
به اشکهای حسن در نظاره زینب ماند
یتیم شد حسن و شد غریب تر ، اما
برای تشت و غم بی شماره زینب ماند
اگرچه فاطمه رفت و اگرچه حیدر رفت
برای بوسه به رگ های پاره زینب ماند
نشست شمر و میامد دوان دوان خواهر
همین که کرد برادر اشاره زینب ماند
گرفت شعله به دامان دختری تنها
بدون یافتن راه چاره زینب ماند
علی کجاست ببیند که یکه و تنها
میان حمله ی چندین سواره زینب ماند
تنی به زیر قدمهای این و آن چون رفت
کنار دختر بی گوشواره زینب ماند
تمام دلخوشی زینبش سر نیزه
خلاصه رفت حسین و دوباره زینب ماند
سیدحجت
29 تیر
لینک بفرمایید
www.seyedhojjat.com یکشنبه 29 تیر 1393ساعت : 13:36