آمده چله نشین غم یار
قد کمان از بهر دیدار نگار
خاطراتی را به دوش جان کشد
نیمه جان تا محضر جانان کشد
سر فرزانه قدمها می زند
روی خاک عشق تا پا می زند
بوی دلبر بر مشامش می رسد
آه هنگام سلامش می رسد
السلام ای نعش پنهان زیر خاک
السلام ای جسم های چاک چاک
السلام ای کشته دریای اشک
السلام ای پرچم سقا و مشک
السلام ای قبرهای بی نشان
ای زیارتگاه مام قد کمان
السلام ای سینه های سوخته
آمدم با سینه ای افروخته
آمدم من ای برادر زینبم
زائری غم دیده و جان بر لبم
آمدم با کاروان ارغوان
سرفراز اما حزین و قد کمان
آمدم من نیمه جان و دل غمین
تا مگر که جان دهم در اربعین
زیر لب من می کنم این زمزمه
من فدایت ای عزیز فاطمه
------------------------------------
محمد علی شهاب
نغمه های ولایت 75
- چهارشنبه
- 14
- بهمن
- 1388
- ساعت
- 21:25
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه