به پاى درد و دل بنده چاه کم آورد.
مقابل جگر من که آه کم آورد.
به پيش هيچ کسى کج نگشت گردن من
ولى مقابل اين بارگاه کم آورد.
تمام شد رمضان, تازه ما شروع شديم
به شب نشينى عشاق ماه کم آورد
به بارگاه کريمت گناهکار آمد
ولى ببخش اگر که گناه کم آورد.
شدم شبيه به
"جون"غروب عاشورا
کنار نور تو رنگ سياه کم آورد
اگر نگاه کنى کم مياورم حتما
زهير در قبل يک نگاه کم آورد.
براى کوه گناهى به کاه راضى شد
بدا بحال هر آنکس که کاه كم آورد
خدا زياد کند بين توبه ها کم را
زمان توبه چه خوب ست گاه کم آورد.
زمان توبه من هم نريخت گريه من
همينکه رفت دم قتلگاه, کم آورد.
خودت بيا و بگو ياعلى بلندم کن
دوباره بنده تو بين راه کم آورد
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
- دوشنبه
- 6
- مرداد
- 1393
- ساعت
- 6:48
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه