حسین دل بند من، گل لبخند من *** دو دستی نذر تو، دو تا فر زند من
تا نکنی قبولشون نمیشم اسوده *** این ها که لالالیی هاشون حسین حسین بوده
بزار برم تا دیر نشد، اینقدر نگو زوده *** داداش داداش ، از وقتی که شنیدم ماجرای کربلا رو
داداش داداش ، گفتم دست خالی نرم به اونجا نبندن مارو داداش
دادادش دادادش ، تا که خدا به زینب داده این دو پسر ها رو *** داداش داداش اگر چه سنی ندارن بازم شاکرم خدا رو
داداش داداش ، همین که به خودشون مشغول می کنن نیزه ها رو *** داداش داداش ، ارزشش رو داره یکم دیر تر بری قتلگاه رو
[(داداش داداش یه فکری برا دل زینب کن که پر از غمه *** داداش داداش حالا که قسمت دادم به مادرمون فاطمه)2)2
نبین قد هاشونو، نبین سن هاشونو ببین موهاشونو ، ببین چشماشونو *** تو رو خدا قربونی هام به این مادر حزین
نزار خراب شه سر مشون فدات امی ابی *** چه جور بگم که همینه ، بضاعت زینب این
داداش داداش چادرش خاکی و صورتش کبود و بی گشواره*** داداش داداش نزار تا بوسه یک عمر حسن تکرار شه دوباره
داداش داداش طناب وسیلی و تا زیانه که اول کار*** داداش داداش ، فقط کربلا نیست ک.فه و شام و بزم اشاره
- پنج شنبه
- 16
- مرداد
- 1393
- ساعت
- 6:15
- نوشته شده توسط
- سبحان
ارسال دیدگاه