من فطرس پر سوخته ام و بده نجاتم
من تشنه لبم تشنه لب آب فراتم
مجنونم و از عشق تو مست این سبویم
شیش گوشه تو مامور مرگ و قبضه روحم
شیب الخضیبی، تو غریبی
عطر سیبی حسین
ذکر نجاتی، تو فراتی
تو حیاتی حسین
وقتی مادرت تو هیئتات قدم می زاره
با چادر خاکیش بوی شیش گوشه میاره
جایی که دلم پر زده و بر نمی گرده
اون جایی که خدا دور ضریح تو می گرده
دل دیوونه، باز می خونه
عاشقونه حسین
قلبم در یاب، در تب و تاب
جانم ارباب حسین
من مثل خزونم ولی تو منو بهار کن
تو کشتی عشقت آقا ما رو هم سوار کن
وا میشه در ضریح تو به سوی جنت
ای روح خدا چادر مریم فرش صحنت
جنت چشاته، خاک پاته
کربلاته حسین
ای عشق عالم، هاله ی غم
اسم اعظم حسین
- شنبه
- 18
- مرداد
- 1393
- ساعت
- 6:30
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه