دیوونه کربلاتم از بچگی مبتلاتم
سینه زن روضه هاتم مدیون چشاتم
وقتی شبها بیقرارم سر رو تربت بذارم
تورو به یادم میارم دلبر و دلدارم
همه ی عشق ما عطر سینه زنات
قربون پرچم حرم کربلات
خاطره اولین بار نگاه به صحن علمدار
دلمو کرده گرفتار دلتنگتم ای یار
منو یه دل هوایی خسته شدم از جدایی
میخوام بشم کربلایی مردم ز تنهایی
نمیگم عاشقم
میدونم آقاجون برات آیینه دقم
کرببلا کشتی دل شکسته ها مونده در گل
منو ندونسته قابل اقام ابوفاضل
ولی دل من میدونه ارباب
منو به تو میرسونه بی تو دلم خونه
سینه ام مبتلاست زخمی روضه هاست
همه ی آرزوم دیدن کربلاست
- شنبه
- 18
- مرداد
- 1393
- ساعت
- 7:33
- نوشته شده توسط
- علی
امیرحسین علیزاده