عبور می کنی از چشمهای روحانی
به چشم من نمی آیی شبی به مهمانی
اگر اجازه دهی زیر ابرهای فراق
کمی قدم بزنم در هوای بارانی
وجود توت برکت می دهد به خانه دل
تو رزق هرشب این سفره های بی نانی
بیا بدون حضورت خراب خواهم شد
برس به داد دل شهر رو به ویرانی
طلوع کن بزن از ریشه هر چه تاریکی است
چقدر عمر شب غیبت است طولانی
ورق بزن دو سه پلکی نصیب ما گردد
ثواب دیدن آن آیه های قرانی
خدا کند که خورد مهر مهر تو به دلم
به جای مهر که نقش است روی پیشانی
غروب جمعه دلتنگ ،باز دلتنگ است
نگاه منتظری در کنار ایوانی
شاعر محسن عرب خالقی
- چهارشنبه
- 16
- فروردین
- 1391
- ساعت
- 16:20
- نوشته شده توسط
- محمد کاظم زاده
ارسال دیدگاه