• پنج شنبه 1 آذر 03

 محمود ژولیده

شعر مدح و ولادت حضرت معصومه(س) -( بانوی واجب السلام ، سلام )

4571
5

بانوی واجب السلام ، سلام
بر تو در اوج احترام ، سلام
ای کریمه سلام بر کرَمَت
همه دلهاست راهیِ حرمت
ای حریمت بهشت هر دو جهان
حرم اهل بیت در ایران
زائرانت مسافر توحید
چاکرانت مراجع تقلید
ای مطاف تو ملجأ شهدا
تربت پاک تو حریم خدا
مظهر رحمت خدایی تو
کوثر آل مصطفایی تو
پدرت هست موسی جعفر
نَسَبت منتهی به پیغمبر
ای به روحت جلالتِ زهرا
وی به دوشت رسالت زهرا
فاطمیات بر تو می نازند
جان به شکرانۀ تو می بازند
صابره ، عابده ، کریمه تویی
فاطمه ، فاضله ، شفیعه تویی
من چه گویم ز تو کرامت را
دیده در تو امام ، عصمت را
از تو باید شناخت زهرا را
با تو باید نگاشت اسما را
آنچه که موجب قیامت بود
نصرتِ عترت و امامت بود
مثل تو حامی ولایت کیست
مثل تو پرچم هدایت کیست
بندگی را تو از که آموزی
که بما بندگی میاموزی
این تویی عبد زینب کبری
بانوی بانوان دو دنیا
تا که نام تو می رود بر لب
به نظر می رسد فقط زینب
فطرتم می شناسدَت بانو
دل من می سپاسدَت بانو
در ثنای شجاعتت این بس
که ندارد دلِ ترا هر کس
همچو زینب مهاجرت کردی
دین حق را مراقبت کردی
هجرتت بسکه آسمانی شد
نهضتت نهضتی جهانی شد
این تویی که عزیز و خوشنامی
مادر انقلاب اسلامی
دید جبریل هر طرف را جُست
که فقط مرکز زمین قُمِ تست
پیش گوییِ حضرت صادق
کرده ما را به حب تو لایق
به تو ایل و تبار می نازد
صاحبِ ذوالفقار می نازد
دختر بوتراب یعنی تو
مادر آفتاب یعنی تو
هرکه اهل اطاعت تو شود
بهره مند از شفاعت تو شود
ای کنیز خدا ، قسم بخدا
به غلامی قبول کن ما را
وصف تو ای محدّثه این است
که حدیثِ از تو هدیۀ دین است
دین اسلام از تو جاری ماند
که غدیر از تو یادگاری ماند
نیست در حال و روز اُمّت قم
سخن از بی وفاییِ مردم
اهل ایران چه خوب حُرمت داشت
قَدرَت ای بانوی ولایت داشت
آه از سرگذشت زینب و آل
کوفه با سنگ آمد استقبال
روی نیزه کجا برابرِ تو
سنگ بود و سرِ برادر تو
دست و چشمی به معجر تو نخورد
پنجۀ کس به چادر تو نخورد

شاعر : محمود ژولیده

  • چهارشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 4:49
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران