• دوشنبه 3 دی 03

 سید حجت بحرالعلومی طباطبایی

شعری در ولادت منتقم حضرت زهرا (س) -( آنشب زمین سامره حس غرور داشت )

3666
6

 آنشب زمین سامره حس غرور داشت
از بس فرشته آمد و آنجا حضور داشت
احساس مادرانه ی نرگس رسید و بعد
در او یگانه منجی عالم ظهور داشت
آمد حکیمه دید که طفلی نشسته است
مانند ماه چهره ای از جنس نور داشت
موسی کجاست تا که ببیند امام ما
در بین گاهواره ی خود کوه طور داشت
صحبت به گاهواره دراین قوم عادت است
از کودکی به عرش الهی عبور داشت
در لحظه ی نخست صدا زد: خدا،نبی
کامل نمود خطبه به یا مرتضی علی
می خواست تا خدا هنرش را نشان دهد
از نو به قلب خسته ی عالم توان دهد
وقتی هوای مردم دنیا گرفته است
باید خدا به اهل زمین آسمان دهد
تنها نه سامرا نه فقط کشور عراق
او آمده که کل جهان را تکان دهد
بیهوده غصه در طلب رزق می خوریم
از یمن او خدا به همه آب ونان دهد
با اینهمه اهانت در شام وسامرا
وقتش رسیده است که صاحب زمان دهد
حالا به شام تار زمین ماه می رسد
مهدی آل فاطمه از راه می رسد
مجنون صفت به عشق تو لیلا نشسته است
موسی نشسته است مسیحا نشسته است
در چشم خیس پر غم زهرایی شما
امواج بیکرانه ی دریا نشسته است
دنیا بدون خال لب تو نمک نداشت
رزق حلال ماست که آنجا نشسته است
رکن و مقام ، واله صمصام منتقم
دیده براه، زینب کبری نشسته است
آقا دلم گرفته بیا جان مادرت
حالا به انتظار تو دنیا نشسته است
ای بر تنت لباس پیمبر ظهور کن
از کعبه با شمایل حیدر ظهور کن
آمد که سفره های کرم را بیاورد
او می رسد که دخل ستم را بیاورد
حالا ز حد جسارت دشمن گذشته است
باید مدافعان حرم را بیاورد
طاقت نیاورد نظر چپ به عمه اش
باشد که ذالفقار دو دم را بیاورد
خونم حلال زینبتان گر چه اندک است
دشمن بگو بریده سرم را بیاورد
تا اینکه روز حشر شود مادرت شفیع
از علقمه دو دست قلم را بیاورد
فکری برای صحن و سرای حسین کن
ما را شهید کرببلای حسین کن

شاعر : سید حجت بحرالعلومی طباطبایی

  • جمعه
  • 7
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران