با نگاهت در دلم طوفان محشر میشود
دیده ام در دست سلطان جام کوثر میشود
تا نگه بر گنبد و گلدسته هایت میکنم
بی خود از خود میشوم اشکم مکرر میشود
آبرویم را خریدی،دیده ات را هم مگیر
چندروزی با نگاهت حال بهتر میشود
در حریم غربتت با گوشه چشم مادری
می خرد زهرا هرآنکس را که نوکر میشود
نوکری آمد به درگاهت گدایی کرد و رفت
من یقین دارم که فردایش ابوذر میشود
میشوم زائر همیشه سمت مشهد سمت طوس
گر نباشم تا بیایم دل کبوتر میشود
با نگاهی دلشکسته کنج ایوان طلا
اشک چشمم در میان صحن قمصر میشود
من امیدم این بود سلطان علی موسی الرضا
شافع این نوکرش فردای محشر میشود
شاعر : امیر فرخنده
- سه شنبه
- 11
- شهریور
- 1393
- ساعت
- 5:32
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
امیر فرخنده
دکتر محمد علی نادری دهکردذی