• دوشنبه 3 دی 03


متن سینه زنی واحد در وصف شهدا و یادی از امام زمان (عج) با سبک حاج مجتبی رمضانی -( خاک پای همتونم اگه امشب بتونم )

20376
28

خاک پای همتونم اگه امشب بتونم
خودمونی براتون یخورده روضه بخونم
ز شرار دل میسوزم ز تمامی وجود
بسم رب الشهدا یکی بود یکی نبود
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود
روزای جبهه و جنگ روزای قشنگی بود
روزای قشنگی بود روزای سخت جدایی
کاشکی جنگ تموم نمیشد می شدیم کربلایی
توی جنگ و جبهه ها یه بچه ی کوچیک بودم
نبودم جبهه ولی من به اونا نزدیک بودم
خاطرات اون روزا هیچوقت ز یادم نمیره
مرغ دل به یاد تابوت شهید پر می گیره
مادری چشمش به در چرا عزیزم نیومد
بعد چند روز پسرش به روی دستا میومد
اما بعد جبهه ها ما از خوبا جدا شدیم
لباس خاکی فراموش شد و بی وفا شدیم
یا اباصالح پس کی میایی
دست بیعت به شهید و آرمانش نزدیم
اون چیزی که اونا خواستن ما هرگز نشدیم
اونجا با ذکر حسین شبونه معبر میزدن
همه جا جار میزدن غلام ابن الحسنن
ذکر یابن العسکری از لبشون کم نمی شد
غیر یا مهدی چیزی به دردا مرهم نمی شد
اینجا کم کم خاطراتو از تو ذهنا می برن
دیگه حرفی از شهید تو مجلسا نمی زنن
اونجا ناله می زدن چرا آقامون نمیاد
حال جبهه خبر از حضور آقامون می داد
اینجا خون به قلب ناز مهدی زهرا شده
صوت موسیقی طنین انداز محفل ها شده
اونجا کرخه و دو کوهه جنت جانبازا بود
جزر و مد رود دز مبهوت اشک چشما بود
اینجا با زخم زبون جانبازو تحویل می گیرن
همه ی عزتو تو ثروت و تحصیل می بینن
اونجا سر بند ابالفضل به همه توون می داد
بسیجی با لب تشنه لب دریا جون می داد
اینجا غیرت می دن و عشق تمدن می خرن
با حجاب بی حجاب دم از تمدن می زنن
اونجا رفتن روی مین که دنیا رو رها کنیم
درد بی درمون دنیا دوستی رو دوا کنیم
اونجا زیر برف و بارون توی سنگرای سرد
اینجا ویلا و تجمل رو دلا نشونده درد
یکی محزون یکی خندون شیوه ی اونا نبود
این طریق نبوی و سیره ی مولا نبود
در ازای پاره ی دلی که جبهه داده بود
خونه ی خشتی سزای مادر شهید نبود
این وصیت نامه ی بت شکن خمین نبود
روی بوم خونه ها جز پرچم حسین نبود
یا اباصالح پس کی میایی
کوچه های شهر ما بی روضه و دعا نبود
جای هر خون شهید تو مجلسا گناه نبود
رهبر غریب ما اون روزا دلگیر نبود
صورت شبیه ماهش اینقدر پیر نبود
رد پای شهدا تو زندگیا گمشده
شیوه ی عصر جهالت شیوه ی مردم شده
یا اباصالح پس کی میایی
چطوری روز قیامت آقا رو صدا کنیم
تو چشای مادرش زهرا چطور نگاه کنیم
آقا جون دستم بگیر رنگ جماعت نباشم
دیگه از جدت حسین دارم خجالت می کشم
اومدم آشتی کنم با تو به ولله آقا جون
روتو برنگردون از من جون زهرا آقا جون
بس که بد سرزده از من دیگه دلخسته شدم
به سرم هر چی بیاد حقمه ولله آقاجون
آقا من تو رو قسم میدم به یک مرد غریب
همونی که کشته شد کنار دریا آقاجون
همونی که یه روزی خیمه هاشو آتیش زدن
دخترش آواره شد میون صحرا آقاجون
مددی کن که شبیه شهدا پاک بشم
ذکر یابن العسکری بگیرمو خاک بشم
یا اباصالح پس کی میایی

www.emam8.com دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 16:43
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران