آهسته تر قدم بزن، در پیش من برادرم
خدا نگهدارت برو،ای یادگار مادرم
با تو شدم همسفر و بی تو کجا باید برم
سایه دستت قاب چشمان ترم
حالا نگر دل مضطرم، تویی پناه این حرم
بوی جدایی میده این گریه های تو
ابری شده هوای تو، چی میشه ماجرای تو
(حسین من حسین من)4
پیراهن کهنه من،بر تن نمایی خواهرم
دارم هوای قتلگاه،در این غروب من در سرم
در زیر پای شمر و شم مرکبان میره پرم
عزیز من ای خواهرم ، به کس مگو از جه تو بوسیدی گلو
با تو می آیم کو به کو
خون تن من می وشد خون خدا مادر بیا
مارد بیا دشمن برد سر از قفا
(حسین من حسین من )4
می آید از هر سو صدا، از ناله و از نیزه ها
یا لیتنا کنا معک، پیچیده در کرب و بلا
حالا شدم در بین این ، لشگر بدون تکیه گاه
هر سو نظر شدمن فراوان رو به رو
شمشیر ها درهای و و می بارد از هر سمت و سو
می بینمت در خون خود ، شناوری
تنها بدون لشگریبا غصه من را می بری
(حسین من حسین من)4
- سه شنبه
- 18
- شهریور
- 1393
- ساعت
- 6:2
- نوشته شده توسط
- محمد
ارسال دیدگاه