نشستم ببینم خدای کرم را
تماشا کنم صاحب این حرم را
تعالی ببخشم از او باورم را
بگیرم ز وی ذکر انگشترم را
طمع کرده ام پای او را ببوسم
غبار قدم های او را ببوسم
عطا او، سخا او، دوا او، شفا او
شده گوشوار حریم خدا او
نبی او، علی او، شه کربلا او
قبولی اعمال ما شیعه ها او
بهشت بدون حسن یک سراب است
حسن، منکرش مستحقّ عذاب است
شاعر : امیر عظیمی
- شنبه
- 22
- شهریور
- 1393
- ساعت
- 12:55
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
امیر عظیمی
ارسال دیدگاه