• یکشنبه 2 دی 03

 امیر عظیمی

اشعار مدایح حضرت هادی (ع) -( ای نور آسمانی حق، اختر دهم )

2100
0

ای نور آسمانی حق، اختر دهم
سرچشمه ی زلال بقا، کوثر دهم
بر هر کسی که ریزه خور خوان عترت است
آقای من، تویی بخدا سرور دهم
وحی امامت است"جامعه"، آقا دگر شما
خوانده شدی بنام پیام آور دهم
وقتی شما علی شده ای، ارث می بری
سهم غریبی از علی ای حیدر دهم

با تو بساط آل شیاطین کساد شد
دنیا پر از محبّت ابن الجواد شد

وقتی گدای تو شده ایم از همه سریم
با حبّ ِ تست راه به معراج می بریم
با آن زیارتی که به ما لطف کرده ای
هر روز با ملائکة الله می پریم
وقت سلامِ جامعه، در اول فراز
احساس می کنیم زِ مَلَک نیز برتریم
در قبر نیز هر چه بپرسند، بی گمان
از روی صدق نام شریف تو می بریم

مولای عالم است علیًّ النّقی، همین
ذکرمعظّم علیًّ النّقی، همین

 ای وسعت ولایتتان تا به لامکان
مهر شماست در دل هر ذّره بی گمان
آقا بهشت با همه ی وسعتی که داشت
آماده بوده تا که بیفتد به پایتان
گاهی که زندگی به شما سخت می گذشت
می ریخت اشک حزن برای شما جنان
این اوج غربتست که در حبس می کَنَند
قبری کنار حضرت ارباب، دشمنان

آقا شما کجا، قفس شیر ها کجا
بنگر که غر بتت ز کجا هست تا کجا

این شیر زاده ها همه اولاد حیدرند
کی شیر بیشه ها پسر شیر می درند؟
این شیر ها همه از پای حضرتش
عطر بهشت فاطمه را توشه می برند
کوچک نمی شوند بنی فاطمه که چون
اینان همه تجلّی الله اکبرند
معصوم زاده اند نباید که نزدشان
نام شراب و اسم نجاست بیاورند
صدها هزار مرتبه بر دشمنت عذاب
پای برهنه می کشدت مجلس شراب

دشمن، که در پیِ زدنِ ضربه بر شماست
همواره با شکست در این راه آشناست
هر نقشه ای که ریخت به تحقیرتان، همه
دیدند نقشه ها همه برآب و بر ملاست
چون دید دشمن عزّتتان ناشکستنی است
آخر شکستِ شیشه ی عمرت، زِ زهر خواست
از کشتن شما پسرت جامه چاک کرد
این پیرهن دریدن او معنی عزاست
ماگریه می کنیم به غم های عسگری
در سینه ها بیاد غمت، شور کربلاست

باید گریست بر بدن پاره ی حسین
جان ها فدای پیرهن پاره ی حسین

شاعر : امیر عظیمی

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران