• دوشنبه 3 دی 03


اشعار شور شب دهم محرم با سبک محمد حسین حدادیان -( الف قامتم ز داغت شد تا )

13098
66

الف قامتم ز داغت شد تا
که شدم اسیر از غمن صد آثار
به سما بنگرم سرت بر نیزه
به زمین بنگرم تنت در گودال
(تنت شد پامال)3
همه دیدن مرکبت خونین بال
همه می گفتن در این وضع و حال
ذوالجناها از چه رنگت باختی
جان زهرا را کجا انداختی
سر تو روی نی شده ماننده
سر عباس مضطر و شرمنده
شده غلبم ز داغ تو آکنده
حذمله می خنده سنان میخنده
که داره سمر دستمو می بنده
زر و خلخال دخترت را بردند
کمی دیر آمدم سرت را بردند
به کجا انگشترت را بردند
همه هستی خواهرت را بردند
همه اعصپضای پیکرت را بردند
سر شش ماهه اصغرت را بردند
سر عباس و اکبرت را بردند
وای از در به دری های رژیم بیداد
دختر حرمله دشنام به زینب می داد
حلقه کرب و بلا حال و هوایی دارد
سراشیبی گودال منایی دارد
خبرش پر شده در دشت ز مرکب افتاد
زمین خوردن آیینه صدایی دارد
مادرش دوخته با دست شکسته مکشید
آخر این پیراهن کهنه بهایی دارد
بی کفن در ته گودال رهایش نکنید
چه کسی بین شما کهنه عبایی دارد
سر تو روی نیزه ها وااای
تن تو زیر دست و پا وااای
جلوی چشم بچه ها وااای
نزن اینجوری دست و پا وااای

  • یکشنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 4:35
  • نوشته شده توسط
  • محمد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران