خدا رو شکر محرم تو دیدم دوباره آقا جون
نمردم دیدم تو چشمام بارون میباره آقاجون
در به در کوچه نشین دوباره مهمون توء
تمومه قصه همینه دلم پریشونه توء
ابر نگاهم ، میباره به هوای حرمت
روزی چشمم ، دوباره ، می رسه کرمت
دلم مثله برگ گلی ، که خشک و بی رنگ آقام
فقط می خوام گریه کنم ، دلم برات تنکه آقا
وقتی میام خونه تو ، اسمم رو از یاد می برم
حس می کنم نگام می کنی، وقتی میسوزه جگرم
رسیده اون شب هایی که ، به نوکرات سر می زنی
کاشکی یک بار جلوه کنی، شبی که نزدیک منی
منم که عمری اسیرم، اسیره کرب بلات
مرده حرفش ، میمیرم ، میمونه سینه زنات
آب حیات به خدا چایی روضه های تو
مرحله آخر عشق سینه زدن برای تو
گذاشتی منت به سرم، اجازه دادی که بیام
بذار بمونم تا ابد ، عالم بی تو نمی خوام
آتیش سینه میرسه ، به دریای چشم ترم
کار من رو یک سره کن ، یک سال که منتظرم
محرم تو ، تموم دلیل بودنمه
فشار بغض ، گلومه ، زخمی که روی تنمه
دوباره انگار که یکی ، میون این قلب منه
روضه عباس می خونه ، دلم رو آتیش می زنه
- چهارشنبه
- 26
- شهریور
- 1393
- ساعت
- 8:17
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه