پشت پنجره های بقیع،اشکا میریزه
برای شب های بقیع اشکا میریزه
ز درد و غم های بقیع اشکا میریزه
می سوزم از اینکه چرا، این شبا زائر نداری
غریبی هم حدی داره، ای بقیع
زائر تو آسمونه،وقتی دلش تنگه میاد
سر روی خاک میزاره ای بقیع!
کجای تو قبر مادرمهپاین آرزو ها تو باورمه
که ببینم اونجا هم حرمه
امون امون ای دل از غریبی
زائرا وقتی جمع میشن، روضه میخونن
تا روضه میخونن میاند، همه رو می رونن
چرا مدینه با زائراش نامهربونه
خونش خراب شه اون کسی که خونتو ویران کرد
کاش بشه مثل کربلا ان شاالله
بهشت بهشت آل فاطمهچرا داره خاک میخوره؟
اونجا کجا مشهد کجا ای خدا
هر کسی میاد اونجا میخونه
بقیع خونه مادریمونه
پس چرا باید خاکی بمونه
امون امون ای دل، از غریبی
- چهارشنبه
- 2
- مهر
- 1393
- ساعت
- 6:35
- نوشته شده توسط
- محمد
ارسال دیدگاه